دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
"شهر، هتل نیست"
11
12
FA
ناصر
برک پور
استاد گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
barakpoo@art.ac.ir
"شهر" تاکنون بارها در آثار مختلف موضوع تشبیه یا نفی تشبیه بوده است. منظور کریستوفر الکساندر (1965) از <em>"شهر، درخت نیست"</em>در مقاله معروف خود، این بود که شهرهای طبیعی بهتدریج و در طول تاریخ شکل گرفتهاند و از این رو ساختاری پیچیده و شبکه - مانند دارند. در این شهرها، تنوع، کثرت و همپوشانی فضاها و فعالیتها موجب سرزندگی حیات شهری میشود، اما شهرهایی که به طور مصنوعی طراحی و ساخته میشوند ساختاری ساده و درختی دارند و ازاینرو بیروح و کسلکنندهاند. کوین لینچ (1960) در کتاب "تصویر ذهنی از شهر"، تحت نفوذ رو به گسترش زبانشناسان و ساختارگرایان، شهر را به نوعی متن چاپی و نوشتاری تشبیه کرد و خود او از اولین کسانی بود که الفبای این متن را شناسایی و معرفی کرد. از نظر او شهر نیز همچون متن نوشته شده میتواند از نظر افراد روشن و خوانا و یا برعکس، مبهم و آشفته باشد. خوانایی، به خاطر سپاری و بازشناسی اجزای محیط شهر در ذهن، مفاهیم کلیدی در نظریه او بودند. اما پیش از آن دو و به احتمال زیاد الهامبخش آنان، لودویگ ویتگنشتاین (1986)، از شهر برای تشبیه موضوع پیچیدهتر و انتزاعیتر زبان استفاده کرد و تعبیر "زبان همچون شهری قدیمی" را به کار برد. او در این تعبیر، زبان را به شهری قدیمی تشبیه میکند، هزارتویی از کوچهپسکوچهها، میدانچهها و خانههایی با الحاقاتی از دورههای مختلف که خیابانها و خانههای جدید آن را احاطه کردهاند.<br />تعابیر فوق در برنامهریزی و طراحی شهری و همچنین فلسفه تحلیلی زبان بسیار شناختهشده و جاافتادهاند. اما تعبیر "شهر، هتل نیست" جان فریدمن (1999) اگرچه نسبتاً جدید و ناشناخته است در حوزه مدیریت شهری و جامعه شهری ایران معنادار و بهنگام است. بر اساس این تشبیه، ممکن است تصور شود شهر هم مثل هتل جایی برای اقامت ساکنانی و تحت اداره مدیرانی است. در این هتل که معمولاً هتلی طبقاتی است ساکنان و میهمانان پردرآمد طبقات بالایی و گرانقیمت را اشغال میکنند و بقیه به تدریج در سایر طبقات ساکن میشوند. حتی عدهای در بیرون از هتل و در گوشه و کنار خیابان جایی برای خود دستوپا میکنند. مدیریت هتل نیز در هنگام ارائه گزارش به سهامداران، بیش از هر چیز در اندیشه تراز مالی، سودآوری و افزایش سهم از بازار هتلداری منطقه است. به طور کلی و با این تلقی، بسیاری از مردم تمایل دارند طوری در شهر زندگی کنند که گویی در هتل به سر میبرند. مدیران شهری نیز خود را همچون مدیران هتل و مردم را ساکنان هتل- شهر تلقی میکنند و هدف خود را بهبود خدمات، کاهش هزینهها و افزایش سود میدانند.<br />به نظر واضع این تشبیه، سه نکته یا ایراد مهم و اساسی در این طرز تلقی وجود دارد. نخست این که مردم، به مفهومی که در مورد بنگاههای اقتصادی به کار میرود مالک شهر نیستند. دوم، شهرها سودآور نیستند و سوم، که تفاوتی پنهان ولی عمیق دربردارد این است که ساکنان شهر به گوشهای از شهر دلبستهاند و به آن احساس تعلق دارند. شهر، تصویری از هویت جمعی آنان را تشکیل میدهد. اما اگر شهر، مؤسسه اقتصادی و انتفاعی نیست و مدیران شهری هم هیات مدیره آن نیستند پس چیست؟ گروه مدیریت شهر باید به چه کسی گزارش دهد؟ اگر ساکنان شهر میهمانانی نیستند که فقط باید پول بپردازند و در آن اقامت کنند پس کیستند؟<br />شهر برخلاف هتل، یک سیستم اجتماعی و نوعی جامعه سیاسی است. یکی از مواردی که شهر را از هتل متمایز میکند مفهوم شهروندی و حقوق و تکالیف مترتب بر آن است. بر این اساس، شهر یا جامعه سیاسی دارای مقتضیاتی است که بدون آنها به محلی مانند هتل تبدیل میشود. در تلقی "شهر همچون هتل"، انتظار مدیریت شهری آن است که ساکنان شهر مالیات و عوارض بپردازند و مدیران هم به ازای آن خدمات شهری ارائه دهند. در حالی که شهر، هویتی جمعی است که مدیریت آن باید پاسخگوی ساکنان درازمدت، یعنی شهروندان آن باشد. در تحلیل نهایی، شهروندان هستند که هیات مدیره شهر را تشکیل میدهند و باید قدرت روی کار آوردن و برکنار کردن مدیریت شهر را داشته باشند.
http://urband.journal.art.ac.ir/article_850.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_850_cb9679804d4b0d4b82729bb8cf61412f.pdf
دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
کاربست روش تحلیل شبکه اجتماعی در مطالعه اجتماع در برنامهریزی شهری
15
29
FA
زهرا
آزاد
دکتری شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
zahraazad1800@gmail.com
پروین
پرتوی
استاد، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
p.partovi@art.ac.ir
سوسن
باستانی
استاد گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
bastani_susan@yahoo.com
<span dir="RTL" lang="AR-SA">پارادایم جدید برنامهریزی شهری و الگوهای توسعهای متأخر مبتنی بر سطح محلی و اجتماع هستند. این در حالی است که مفهوم اجتماع در سالهای اخیر بر اثر پیشرفتهای صورت گرفته در حملونقل و ارتباطات، توسعه اینترنت و اقبال روزافزون جوامع به شبکههای مجازی دگرگون شده است و به ورای مفهوم سنتی و محدود به مرزهای محله پا گذاشته است. فرمهای جدید اجتماع مبتنی بر روابط متقابل مردم در یک مکان نیست، بلکه وابسته به شبکهای از مردمانی است که بهواسطه اتحاد، هویت مشترک و مجموعهای از هنجارها با یکدیگر پیوند خوردهاند که ضرورتاً ریشه در یک مکان ندارد. در این دیدگاه که رویکرد شبکه به اجتماع نامیده میشود، به منظور مطالعه اجتماع از روش تحلیل شبکه اجتماعی (</span>SNA<span dir="RTL" lang="AR-SA">) استفاده میشود. اگرچه این روش از جمله روشهای شناخته شده در علوم اجتماعی در کشور ما است، در زمینه شهرسازی و برنامهریزی شهری چندان شناخته شده نیست و کمتر پژوهشی را در حوزه برنامهریزی شهری میتوان یافت که با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی به مطالعه اجتماع پرداخته باشد. با توجه به کمرنگشدن نقش مکان در اجتماعات امروزی، تداوم بهرهگیری از روشهای مکانمحور مطالعه اجتماع در ایران و عدم استفاده از روشهایی که با ماهیت کنونی اجتماع همخوانی بیشتری دارند، منجر به نادیدهگرفتن بخش قابل توجهی از روابط اجتماعمحور میشود که میتواند نقشی سازنده در توسعه محلات ایفا کند. از این رو پژوهش حاضر به معرفی روش تحلیل شبکه اجتماعی (</span>SNA<span dir="RTL" lang="AR-SA">) با تأکید بر کاربست آن در مطالعه اجتماع در برنامهریزی شهری پرداخته است. بر اساس این مطالعه، تحلیل شبکه اجتماعی (</span>SNA<span dir="RTL" lang="AR-SA">) از طریق تمرکز بر پیوندها و روابط، امکان شناسایی طیف گوناگونی از اجتماعات، از اجتماعات مکانی تا اجتماعات مجازی را فراهم میکند. مطالعه اسنادی پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که روش تحلیل شبکه اجتماعی در مطالعه اجتماع در برنامهریزی شهری دارای دو کاربرد عمده است: (1) درک ابعاد فضایی و اجتماعی اجتماع و (2) درک مشارکت عمومی در فرآیند برنامهریزی و توسعه اجتماع. کاربرد نخست از طریق شناسایی میزان مکانمحور بودن پیوندها، شناسایی فرآیندهای اجتماعی شکلگیری اجتماع و تأثیرات زمینهای بر ساخت، تداوم و از بین رفتن اجتماع به واکاوی ماهیت اجتماع در سطوح گوناگون منجر میشود. کاربرد دوم نیز از طریق مطالعه ساختار، عملکرد و الگوهای تعاملی اجتماع به چگونگی تقویت مشارکت در اجتماع و تسهیل توسعه اجتماع کمک میکند.</span>
اجتماع,تحلیل شبکه اجتماعی,رویکرد شبکه فردی,رویکرد شبکه کل,برنامهریزی شهری
http://urband.journal.art.ac.ir/article_851.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_851_2d872502291494cebdd162d6e210f717.pdf
دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
بررسی نقش پروژههای محرک توسعه در بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری بر مبنای مقایسه تحلیلی محلات گودال مصلی و شیخداد (پروژه مورد بررسی: دانشکده هنر و معماری یزد)
31
48
FA
حمید
محمدی
استادیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
hamidmoham@gmail.com
زهرا
فخارزاده
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
fzfakhar@yahoo.com
با اجرای ناموفق طرحهای نوسازی و بهسازی طی چند دوره زمانی، توجه به رویکرد بازآفرینی شهری برای مواجهه با مسائل و مشکلات بافتهای ناکارآمد شهری در دستورکار قرار میگیرد. بر این مبنا پروژههای متعددی با عنوان پروژههای محرک توسعه بهعنوان سازوکاری مناسب برای تحقق رویکرد بازآفرینی شهری در مناطق فرسوده شهری اجرا شدهاند که برخی از آنها در نیل به اهدافشان موفق و برخی نیز ناموفق بودهاند. پژوهش پیش رو با بررسی دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد بهعنوان یک پروژه محرک توسعه واقع در برزن گودال مصلی بهعنوان محدودهای در بافت فرسوده شهری مصداقی از این دست پروژهها را مورد مداقه قرار میدهد. بر این مبنا مهمترین هدف تحقیق، بررسی نقش دانشکده هنر و معماری بهعنوان پروژه محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده شهری است. این پژوهش در زمره پژوهشهای کاربردی و توسعهای قرار دارد و روش تحقیق نیز از نوع توصیفی (بررسی پیشینه نظری موضوع) بوده و نیز جهت بررسی میزان تأثیرگذاری پروژه نامبرده بر تحریک توسعه محله از روش تحلیلی و همچنین از طریق مقایسه با محله مشابه (شیخداد) - به جهت عدم برخورداری از پروژه محرک - بهره گرفته شده است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات و استخراج شاخصها و معیارها و تحلیل آنها از منابع کتابخانهای، اسناد و مدارک موجود و تکنیکهایی همچون مصاحبه، پرسشنامه و نرمافزار GIS و SPSS بهره گرفته شده است. نتایج مقایسه شاخصها در دو محله گودال مصلی و شیخداد بیانگر این موضوع است که دانشکده هنر و معماری بهعنوان یک پروژه محرک توسعه آنچنان که انتظار میرفت نتوانسته بر تحرک و توسعه برزن گودال مصلی تأثیرگذار باشد.
بافت فرسوده,بازآفرینی شهری,پروژههای محرک توسعه,دانشکده هنر و معماری
http://urband.journal.art.ac.ir/article_852.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_852_28b7ac0177af65ba1613aa494e987364.pdf
دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
بررسی رؤیتپذیری عناصر تاریخی در منظر شهری با استفاده از تحلیلهای مبتنی بر آیزوویست دوبعدی مطالعه موردی: کاخ گلستان تهران
51
60
FA
امیر
شکیبامنش
دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
a.shakibamanesh@art.ac.ir
مهدیه
کوکبی
کارشناس ارشد طراحی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
m.kokabi@student.art.ac.ir
عناصر تاریخی نقش بسزایی در ارتقای کیفیات منظرهای شهری دارند. تحلیلهای کیفی درخصوص تأثیر بصری عناصر تاریخی و شاخص بر منظر فضاهای شهری، اطلاعات دقیقی را ارائه نمیدهد، لذا کاربست روشهای کمّی در تحلیل منظر میتواند راهگشا باشد. رویکرد رؤیتپذیری با تکیه بر تکنیکهایی نظیر آیزوویست امکان تحلیلهای دقیق کمّی را از منظر شهر فراهم نموده است. این پژوهش با استفاده از تکنیک آیزوویست دوبعدی به تحلیل رؤیتپذیری مجموعه گلستان، بهعنوان عنصری تاریخی و مؤثر در ایجاد کیفیت منظر شهری از منظر کاربران در محور مروی و محور پانزده خرداد میپردازد. بدین منظور نقشههای رؤیتپذیری این فضاها در محیط نرمافزار راینو تولید شده، با استفاده از ارزیابی معیارهای هندسی آیزوویست نظیر مساحت، محیط، مدوریت و جمعشدگی مورد تحلیل قرار میگیرد. تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهد مجموعه گلستان در فضای محور مروی از شدت رؤیتپذیری مطلوبی برخوردار بوده و در ساختار این محور، دید به مجموعه موجب کیفیت بصری این فضا شده است. اما در فضای میدان پانزده خرداد، رؤیتپذیری ساختمانهای اداری بیش از کاخ گلستان است که این مسئله کیفیات بصری محور پانزده خرداد را تضعیف نموده است.
رؤیتپذیری,آیزوویست دوبعدی,منظر شهری,کاخ گلستان
http://urband.journal.art.ac.ir/article_853.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_853_59cd4cdd5c8d8f36e603da1494e981b4.pdf
دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
مکانیابی مسیرهای بهینه خانه تا مدرسه برای دانشآموزان و الگوی اتوبوس پیاده نمونه موردی: دو مدرسه ابتدایی محله پونک تهران
63
83
FA
مهناز
اشرفی
استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، تهران، ایران
ashrafi.mahnaz@gmail.com
ساره
عبادی
کارشناس ارشد طراحی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
sareh_ebadi@yahoo.com
دوران کودکی یکی از مهمترین و حساسترین دورههای زندگی هر فرد محسوب میشود. مسیر خانه تا مدرسه و فضاهای شهری بهعنوان فضاهای رابط بین خانه و مدرسه، نقش بسیار مهمی در جریان رشد کودکان از یکسو و نیز پایداری شهر، از دیگر سو، ایفا میکند. از این رو تعیین مسیرهای ویژه برای کودکان و طراحی آنها از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار بوده که تاکنون کمتر به آن توجه شده است. هدف اصلی این تحقیق مکانیابی مسیرهای بهینه خانه تا مدرسه برای دانشآموزان دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه به روش اتوبوس پیاده در شهر تهران (محله پونک) است. این تحقیق رویکردی توصیفی تحلیلی داشته، تلاش دارد از طریق بررسیهای اسنادی و تجربیات به معیارها دست یابد و پس از آن به تحلیل دادههای حاصل از مطالعات میدانی به منظور مکانیابی مسیرهای بهینه بپردازد. در این تحقیق از دو روش کمّی و کیفی (آمیخته) استفاده شده است. همچنین جهت بررسی اعتماد یا پایایی مقیاسها از شاخص آلفای کرونباخ و نهایتاً از ابزار GIS برای مکانیابی مسیرها بهره گرفته شده است. نتایج بخشی از تحقیق نشان میدهد که بهرهگیری از روش اتوبوس پیاده علاوه بر ارتقای شرایط روحی و جسمی کودکان، کاهش هزینهها، تعدیل ترافیک، کاهش آلایندهها، ارتقای شرایط محلات، مشارکت اجتماعی را بههمراه دارد. همچنین یافتههای دیگر تحقیق گویای آن است که عواملی همچون میزان ترافیک، تقاطعهای ایمن، کاربریها، پوشش گیاهی، امنیت اجتماعی و جذابیتهای محیطی از مهمترین معیارها در مکانیابی مسیر خانه تا مدرسه بهشمار میآید.
مکانیابی,دانشآموزان,مسیر خانه تا مدرسه,اتوبوس پیاده,پونک
http://urband.journal.art.ac.ir/article_854.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_854_e32f7e71429a4b7676e2a06776bb6b1f.pdf
دانشگاه هنر
اندیشنامۀ شهر
2783-1078
1
1
2023
03
21
بررسی اثرات تغییرات کاربری زمین بر دسترسی عادلانه به خدمات، نمونه موردی: منطقه یک شهر تهران
85
97
FA
میترا
حبیبی
دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
habibi@art.ac.ir
نیلوفر
سماواتیپور
دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر،تهران، ایران
niloufarsamavatipour@gmail.com
هسته اصلی برنامهریزی شهری، تعیین کاربری زمین شهری است که با استفاده کارآمد از فضا، استقرار مناسب فعالیتها در شهر و توزیع عادلانه خدمات شهری، کاربریهای خدمات رفاهی شهروندان را که اساس اجتماعی دارند، فراهم میکند. کاربریهای خدماتی در مقایسه با دیگر کاربریهای بازارمحور از ارزش اقتصادی کمتری برخوردارند، ولی هدف ارتقای کیفیت سکونت و پاسخگویی به نیازهای شهروندان را در دستور کار خود دارند. متقابلاً، افزایش جمعیت کاهش پهنههای خدمات عمومی و فضای ناشی از تغییرات آن، موجب نزول کیفیت زندگی ساکنان میشود. بیتوجهی به مبانی طرحهای توسعه شهری، نگاه سودجویانه سرمایهگذاران و صاحبان قدرت به تغییر کاربری زمین و کسب درآمد از آن را با پیامدهای ناعادلانه و نابخردانه اجرای طرحهای شهری مواجه نموده است و دسترسی عادلانه مردم به خدمات عمومی شهری را تحتالشعاع قرار میدهد. هدف از این مطالعه، سنجش پیامدهای تغییرات کاربری اراضی در منطقه یک تهران بر دسترسی ساکنان به خدمات عمومی شهری، طی دورهای پنج ساله (۱۳۹۲- ۱۳۹۷) است. در این مقاله، از روش اسنادی و تحلیل محتوا بهره گرفته شده و محتوای متون پس از تحلیل دستهبندی گردید، با مصوبات کمیسیون ماده 5 طی پنج سال گذشته، مقایسه شده و با استفاده از روشهای کمّی (نمودار، جدول و غیره) تحلیل شده است. نتایج بیانگر آثار مخرب و جبرانناپذیر تغییرات گسترده کاربری زمین در منطقه یک طی این دوره، افزایش جمعیت منطقه از سرحد پیشبینی شده اسناد فرادست و تضعیف دسترسی ساکنان به خدمات و فضاهای عمومی شهری است. افزایش غیرمنتظره جمعیت، تمایل روزافزون سرمایهگذاران به تبدیل کاربریهای خدماتی و اراضی بایر به برجهای مسکونی و تجاری با سودآوری قابل توجه، موجب توزیع ناعادلانه خدمات شهری در سطح منطقه و تشدید کمبود سرانه کاربریهای فضای سبز، آموزشی، بهداشتی- درمانی و ورزشی در منطقه شده است.
تغییرات کاربری زمین,دسترسی به خدمات,کمیسیون ماده 5,منطقه یک شهرداری تهران
http://urband.journal.art.ac.ir/article_855.html
http://urband.journal.art.ac.ir/article_855_1e32e3daf48280acc03aa4e475b4bd99.pdf